*
نگاهی به یک مقاله
*
مقاله ی ای را که در این پُست خواهید خواند در شماره ی آبان و آذر ماه سال هشتاد وشش خورشیدی در مجله ی گزارش چاپ شده است. نویسنده ی مقاله حمیدرضا عزیزی است که البته من ایشان را نمی شناسم ... ایشان با این که خود را کارشناس علوم سیاسی معرفی کرده اند اما مقاله شان در مورد ترانه سرایی معاصر ایران است.ر
*
بخشی از مقاله ی آقای عزیزی که در باره ی سه ترانه سرای شاخص ایران است را در این جا می آورم با این توضیح که درج مقاله ی ایشان در این جا ، نه به دلیل این که نظرات شان مورد قبول من است ، بلکه فقط از این جهت که با دیدگاه های مختلف در باره ی ترانه سرایی و ترانه سرایان آشنا شوید.ر
*
*
* مروری بر ترانه سرایی معاصر ایران
*
حمیدرضا عزیزی
***
آثار شاملو و فروغ ، پایه های جریانی بودند که آن را ترانه سرایی نوین می دانیم . البته باید توجه داشت که وقتی سیر تحول امر خاص ، مثلن ترانه را بررسی می کنیم باید به آن به مثابه ی یک روند و جریان نگاه کنیم . در واقع اگر سیر ادبیات و شعر را یک خط در نظر بگیریم ، نمی توان نقطه ای را روی آن خط نشان داد که مثلن بگوییم از این جا ترانه سرایی نوین شروع شده و هر چه قبل از آن بوده متعلق به حیطه ای دیگر است ، بلکه باید این سیر را یک روند تکاملی در نظر گرفت.ر
*
اما با وجود مطالب مذکور ، هر گاه به طور خاص از آغاز ترانه سرایی نوین صحبت می شود ، سه نام به میان می آید و از آنان به عنوان پایه گذاران این جریان یاد می شود . حتا اگر اصطلاح پایه گذار یا بنیان گذار را هم رد کنیم ، نقش این سه نفر در جریان ترانه سرایی از این جهت که اولین کسانی بودند که دارای سبک مخصوص به خود و حتا واژگان و تعبیرات تازه و مخصوص به خود بودند ، غیر قابل انکار است. این سه نفر عبارتند از : ایرج جنتی عطایی اردلان سرفراز و شهیار قنبری.ر
*
سال های نیمه ی دوم دهه ی چهل خورشیدی ، مصادف با دوران مطرح شدن این سه چهره در عرصه ی ترانه سرایی و موسیقی کشور بود . سه چهره ای که با تغییر الگوی رایج ، ترانه هایی را خلق کردند که به سرعت هم میان عامه ی مردم و هم اندکی بعد میان قشر روشن فکر جامعه جا باز کرد و مورد توجه قرار گرفت.ر
*
شروع کار هر سه ، بیش تر با مضامین "عاشقانه" بود ، اما نه از آن نوع عشقی که سال ها در موسیقی کوچه و بازاری شنیده می شد که احساسات عاشقانه را در سطحی ترین و مبتذل ترین شکل آن مورد نظر قرار می داد و توجه خود را بر جنبه های جسمانی متمرکز می کرد...ر
*
در کنار مضامین عاشقانه ، هر سه نفر آن ها دغدغه های اجتماعی و مردمی هم داشتند و نوعی تعهد اجتماعی را هم در خود احساس می کردند که آن را به زبان ترانه در می آوردند. در واقع افرادی بودند که از متن جامعه و از دل مردم برخاسته بودند و خود را متعلق به مردم و متعهد نسبت به آن ها می دانستند و به عنوان زبان گویای مردم و هم چنین عامل آگاهی و تحرک آن ها ، نقش آفرینی می کردند ، زیرا همان طور که می دانیم ترانه ، مردمی ترین نوع شعر است و با آحاد مختلف مردم جامعه ارتباط برقرار می کند.ر
*
ترانه هایی مثل بوی خوب گندم ، جمعه و سقوط از شهیار قنبری ، خونه ، بن بست و هم غصه از ایرج جنتی عطایی ، مرداب ، شقایق و پرنده از اردلان سرفراز ، نمونه هایی از ترانه های اجتماعی و بعضن معترض بودند که حتا در مواردی ساواک سراینده گان آن ها را به خاطر این مضامین دستگیر و زندانی کرد.ر
*
در فاصله ی سال های نیمه ی دوم دهه ی چهل تا سال پنجاه و هفت و وقوع انقلاب ، ترانه سرایان دیگری هم بودند ، افرادی مثل : پرویز وکیلی ، نوذر پرنگ ، منصور تهرانی ، زویا زاکاریان و ... از جمله ی آن ها بودند ولی آثار هیچ کدام ، شهرت و محبوبیت آثار قنبری ، جنتی و سرفراز را نیافت و هیچ یک از آن ها هم مانند این سه نفر به صورت مداوم در اوج نبودند .ر
*
ترانه های این سه نفر از نظر زبان و محتوا ، ویژه گی های مشخص کننده ای دارد که به قول معروف ترانه ی آن ها را شناسنامه دار و از دیگران متمایز می کند.ر
*
شهیار قنبری از نظر زبانی شاید از ساده ترین واژگان برای بیان مفهوم استفاده می کند. ترانه های کودکانه ، قصه ی دو ماهی ، ما رو باش و... آثاری هستند که این امر به وجه بارزی در آن ها نمودار است . از سوی دیگر استفاده ار واژگانی که عُرفن شاعرانه محسوب نمی شوند مثل اسامی مکان ها : رود گنگ ، چهل ستون ، یا افراد مثل بودا ، در ترانه های او ، وجه مشخصه ی آثارش به حساب می آیند .ر
****
او همچنین در ترانه های اجتماعی خود ، لحن تند و اغلب معترض دارد مثل بوی خوب گندم ، نفرین نامه و ...ر
*
همه ی این ویژه گی ها در مجموع هویت مستقلی برای ترانه های او به ارمغان می آورد.ر
*
ترانه های ایرج جنتی عطایی نسبت به شهیار قنبری ، لحن و زبان نرم تری دارند و از آن تندی و برخی موارد پرخاش شعر شهیار در آن ها دیده نمی شود. از سوی دیگر ، واژگان ترانه های جنتی عطایی ، واژگانی فاخرتر هستند و شاید بتوان گفت در مواردی با واژگان عامیانه و مصطلح ( آن چه در ترانه های شهیار بیش تر به چشم می خورد) اندکی فاصله دارند.ر
*
اما توانایی اصلی جنتی عطایی ، در تصویر سازی و فضاسازی است که مخاطب را به راحتی در فضای مورد نظر قرار می دهد ( ترانه هایی مثل جنگل ، خونه بن بست و...).ر
*
از سوی دیگر جای جای ترانه های جنتی عطایی سرشار از تعبیرات و ترکیبات شاعرانه ای است که تازه و مخصوص خود اوست . تعبیراتی مثل : صدای ترد شکست ، ایثار آب ، بوی غریبانه ی کوچ و بسیاری تعابیر و ترکیبات دیگر از این دست ، برای اولین بار توسط جنتی عطایی به ترانه راه یافت.ر
*
اردلان سرفراز هم تلفیقی از احساسات انسانی و بی تکلف و اندیشه های اجتماعی و مردمی را در ترانه هایش به نمایش می گذارد . ترانه هایی مثل جاده ، دستای تو و چشم من ، مستقیمن با روح و احساس مخاطب ارتباط برقرار می کنند و بر او تاثیر می گذارند.ر
*
دغدغه های اجتماعی او در آثاری مثل مرداب ، سال دو هزار و ... به وجه بارزی نمایان است. از سوی دیگر می توان او را اولین کسی دانست که از نوعی شیوه ی قصه گویی برای بیان مفهوم در ترانه استفاده کرد. ترانه های دو پنجره و برج ، ترانه هایی هستند که این موضوع به خوبی در آن ها به چشم می خورد.ر
*
اردلان سرفراز هم چنین بیش از دو نفر دیگر ، گرایش به زبان و قالب های کلاسیک و به ویژه غزل دارد مانند : حادثه ، کولی ، خسته ام و...ا
*
به سه چهره ی برتر این دوره اشاره شد ، اما نکته ی دیگری که حائز اهمیت است این است که توفیق ترانه سرایان در این دوره از سویی ، به همکاری با آهنگ سازان حرفه ای و صاحب آشنایی علمی با موسیقی و هم چنین خواننده گان محبوب و مردمی هم باز می گردد. چنان که آهنگ سازانی از قیبل مرحوم واروژان ، اسفندیار منفردزاده ، مرحوم بابک بیات و چند تن دیگر ، همپای نو شدن ترانه سرایی نوین ، تحولی در موسیقی مردمی به وجود آوردند و در واقع استانداردهایی را برای این نوع موسیقی تعریف کردند .ر
*
حاصل همکاری این سه گروه ( ترانه سرایان ، آهنگ سازان و خواننده گان) آن شد که از سال های دهه ی چهل و پنجاه به عنوان دوره ی طلایی موسیقی پاپ یاد می کنند . هر چند موسیقی مبتذل کوچه و بازاری هنوز هم به حیات خود ادامه می داد ولی موسیقی مردمی و متعهد از اقبال بیش تری برخوردار بود.ر
**
*
گزینش مطلب از مجله ی «گزارش» - چاپ ایران*
*******************************
**
*آنسه ... شانزدهم بهمن ماه 1386 خورشیدی
*