سخنی خطاب به خانم گوگوش
اینک اما می نویسم و خطاب به خانم گوگوش می نویسم، امید که با دقت بخوانند و با درایت عمل کنند.ر
*
خانم گوگوش!ر
کسانی را که به عنوان هوادار دور خود جمع کرده اید و یا خودشان دورتان جمع شده اند، یقین بدانید که با ندانم کاری و نابلدی، شما را تا قعر سقوط خواهند کشاند. من با آن هفت هشت نفر هوادار شما که بی وقفه به سمت من و دوستانم سنگ پرانی می کنند کاری ندارم، کوچک تر از آنند که با آن ها سخن بگویم و نادان تر از آنند که حرف مرا بفهمند. من با شما حرف می زنم، با شما که بزرگ اید و هنرمندید و گوگوش اید.ر
در وبلاگ رسمی شما که هیچ درخورهنرتان و نام تان نیست، هر روز شاهد داستان های غم انگیزی هستیم که روز به روز نیز غم انگیزتر می شود. گویا آن هفت هشت نفر هوادار شما که بی وقفه با ده ها نام مختلف در حال زاد و ولد هستند و در وبلاگ رسمی شما پیام های خنده دار می گذارند، به جز آنسه کسی دیگر را نمی شناسند، یعنی این که همه ی جهان را آنسه می بینند و من حیرت می کنم که نام من در وبلاگ شما چه کار می کند؟ نام شما در وبلاگ من هست، بسیار هم تکرار می شود و این طبیعی ست چون شما هنرمند هستید و مشهور و محبوب ، اما نام من چرا در وبلاگ شماست؟ آیا من نیز مانند شما هنرمندم و مشهور و محبوب؟؟؟
من کسی هستم که هفت سال است بی وقفه بر روی اینترنت فعالیت دارم و همه ی تلاشم نیز در این هفت سال، فقط جهت حمایت از شما بود و نه هیچ چیز دیگر. سایت حرف شاهد زنده ی این ادعاست، یک سایت پانصد و پنجاه صفحه ای ، پُر از کار تحقیقی و بی غلط در مورد کارنامه ی هنری شما، چه موسیقی، چه سینما و چه تلویزیون و رادیو، یک تلاش طاقت فرسا با کمترین امکانات، تقبل هزینه ای سنگین همراه با کار شبانه روزی آن هم به تنهایی، بی هیچ کمکی. سایت حرف را من به تنهایی درست کردم و این کار هر کسی نیست. گمان نمی کنم هوادار هیچ هنرمندی، توان ساختن چنین سایتی را داشته باشد، اگر نظیر این سایت را بر روی اینترنت پیدا کردید، لطف کنید به من هم معرفی کنید. من عکاسخانه درست نکردم، یک سایت مرجع به وجود آوردم که پاسخگوی هر گونه پرسشی در باره ی کارنامه ی هنری شماست.ر
سایر حمایت ها و نوشتن انواع و اقسام مقالات و درگیری های اینترنتی برای حمایت از شما و مشکلات حاصل از آن را اگر به کناری بگذاریم، همین سایت حرف را هر کسی که ببیند به خوبی پی به تلاش و عشقی که در بطن آن نهفته است خواهد بُرد. من از شما انتظار تشکر و قدردانی ندارم چرا که با عشق این کار را انجام دادم، اگر چه که هر هنرمند دیگری بود، کمترین عکس العمل اش یک تشکر کوچک بود. اما من آن را هم توقع نداشتم.ر
حیرت من از این است شما که گوگوش هستید و هنرمند هستید و بزرگ هستید، چه گونه است که این معبد عشق و تلاش را نمی بینید و اجازه می دهید چند هوادار نادان، با قلم ناپاک شان، بی وقفه نام مرا در پیام هایی غم انگیز بنویسند؟ این طور به نظر می رسد که شما به هر کسی که برای تان احترام قایل می شود و به شما نیکی می کند و کار مثبتی برای تان انجام می دهد، یک کشیده ی محکم می زنید!!! این به دور از شخصیت شماست خانم گوگوش!!! شما که باور دارید باید همه ی هنرمندان ایرانی، هنرمندان امریکایی را الگوی خود قرار دهند، پس لطفن شما هم همین کار را بکنید و تمام کنید این رفتارهای نه چندان دلپذیر را که در حد و اندازه های شما نیست.ر
در وبلاگ شما می گویند که من هوادار مهرداد هستم!!! خُب اگر هوادار مهرداد هستم پس چرا با آن همه مرارت، برای شما سایت درست کردم؟؟ چرا اسم گروه من گوگوش آرت است؟ چرا این همه سال به خاطر شما با دشمنان تان درگیر شدم؟ چرا به خاطر حمایت از شما آن همه ناسزا شنیدم؟ کسانی که چنین حرف هایی می زنند نادان اند و غرض مند، شما چرا حرف شان را می پذیرید خانم گوگوش؟ شما که گوگوش اید و بزرگ اید؟؟؟
خانم گوگوش! وبلاگی به راه انداخته اید و به هواداران تان اجازه داده اید که با شما ارتباط برقرار کنند، هدف از این ارتباط چیست؟ هدف این است که از ابتدا تا به انتها بگویند فرشته همان آنسه است، لیلا همان آنسه است، دوست فرشته همان آنسه است، آنسه همان دوست فرشته است؟
نگاه کنید به پیام های وبلاگ رسمی تان خانم گوگوش! شما چه می کنید؟ آن بالا نشسته اید و از توهین هایی که به همکاران تان می کنند لذت می برید؟ اجازه می دهید چند بی سواد نادان به مهرداد آسمانی و شهیار قنبری توهین کنند؟ یعنی درست مثل این است که شما آن توهین ها را نوشته اید. این توهین ها اگر در یک وبلاگ عادی نوشته می شد، داستانی جدا بود، اما چون روی وبلاگ رسمی شما نوشته شده، مسئولیت این توهین ها با شماست خانم گوگوش نازنین! سایت رسمی و وبلاگ رسمی یعنی خودِ هنرمند، پس اگر می خواهید توهین کنید، اگر می خواهید حرف دل تان را بزنید، خودتان با شهامت بگویید، چرا در ظاهر سکوت کرده اید خانم گوگوش؟ چرا خودتان را پشت هفت هشت بچه ی نادان مخفی کرده اید؟ راحت باشید، حرف تان را بگویید.ر
از مهرداد گله دارید؟ گله تان را بگویید، چه کسی جلوی گفتار شما را گرفته است؟ آن زمان که با مهرداد همکاری می کردید، هواداران نابغه ی شما می گفتند که مهرداد اجازه نمی دهد گوگوش حرف بزند، الان چه خانم گوگوش؟ الان چه کسی اجازه نمی دهد که حرف بزنید؟؟
*
تا دیروز شما هر آن چه که در گفت و گوهای تلویزیونی یا روی خط تلفن می گفتید، این چند هوادار نابغه در آن گروه معلوم الحال، هوار می زدند که این حرف ها، حرف گوگوش نیست، مهرداد گفته که این چنین بگوید!!! من بارها چه در گروه آرت و چه در دلکده تاکید کردم که این نوع حرف زدن که مهرداد نمی گذارد گوگوش فلان کار را بکند، مهرداد نمی گذارد گوگوش فلان حرف را بزند، مهرداد به گوگوش یاد می دهد، بارها گفتم که این حرف ها توهین به گوگوش است، یعنی این که گوگوش خودش چیزی نمی داند، اراده ای هم ندارد و تحت تسلط مهرداد است!!! هواداران نابغه ی شما حتا نمی فهمیدند که این حرف شان چه اهانت بزرگی به شماست، حتا این را هم نمی فهمیدند و بی وقفه به شما توهین می کردند. خانم گوگوش! شما چه گونه می توانستید تحت تسلط کسی باشید که هم سن فرزند شماست ؟؟
الان هم که خدا را شکر همکاری تان به پایان رسیده، نابغه ها باز هم می گویند مهرداد!! این بار اما این آنسه است که هر آن چه می گوید و می نویسد، کار مهرداد است، الان آنسه تحت تسلط مهرداد است!!! و من خانم گوگوش مثل شما سکوت نمی کنم و نمی توانم چنین توهینی را تحمل کنم. من یک فرد تحصیل کرده ومعلم هستم که سال ها زحمت کشیده ام و درس خوانده ام، من اجازه ی چنین توهینی را به هیچکس نمی دهم، اجازه نمی دهم که شخصیت ام را لگد مال کنند و بگویند آنسه تحت تسلط مهرداد است، هر کسی چنین حرف نامربوطی می زند، بیهوشی خود را به نمایش می گذارد. من از هیچ کسی حرف قبول نمی کنم و هر آن چه می نویسم، عقاید، باورها، نظرات و دیدگاه های خودم است، من اجازه نمی دهم یک مشت بی سواد و نابلد که در هر سطر نوشته شان، ده غلط املایی و نگارشی به چشم می خورد، به من چنین توهینی بکنند... و این توهین ها در وبلاگ شما اتفاق می افتد خانم گوگوش، مسئول این همه توهین شما هستید.ر
*
خانم گوگوش! همه ی آدم ها که مثل آن چند هوادارشما بیهوش نیستند، انسان های هوشیاری نیز هستند که وقتی به وبلاگ شما و هر آن چه که در آن می گذرد از دور هم نگاه می کنند، به خوبی متوجه می شوند که هدف اصلی از تاسیس این وبلاگ، ارتباط با هواداران نیست. ارتباط هنرمند با هواداران بسیار خوب است، اما نه با چنین روشی. لازمه ی باز گذاشتن کامنت های وبلاگ این است که صاحب وبلاگ خودش نیز همپای پیام گذاران فعال باشد و پاسخ پیام ها را بدهد، پیام گذاران با دیوار که حرف نمی زنند، شما که صاحب وبلاگ هستید موظف اید نظر خود را نیز در بخش پیام ها بنویسید و پاسخ بدهید. اگر چنین کاری را دوست نمی دارید اصلن چرا بخش پیام ها را باز گذاشته اید؟ فقط به این دلیل که بیایند به مهرداد و شهیار قنبری توهین کنند؟ برای این که هر کسی پیام بگذارد بگویند آنسه است؟ برای این که خبر چینی کنند که فلان هنرمند که کنسرت داشت هنگام مصاحبه درتلویزیون از جایش بلند شد که دامن کوتاهش را نشان بدهد؟ یا فلان هنرمند هم به تقلید از گوگوش می گوید من از سه سالگی روی صحنه بودم؟
این گونه به نظر می آید که هدف شما برقراری ارتباط با هواداران نبوده، بیش تر شبیه این است که خودتان را پشت چند هوادار مخفی کرده اید که آن ها زبان گویای شما باشند، عملکرد شما چنین موردی را نشان می دهد!!ر
*
اوضاع وبلاگ به حدی غم انگیز است که کسی نمی آید پیام بگذارد، توجه کنید خانم گوگوش! گوگوش محبوب اگر یک وبلاگ عادی هم داشت، با توجه به محبوبیت نام گوگوش، روزانه دستِ کم باید دو تا سه هزار پیام دریافت می کرد، ولی نگاه کنید به شمارگان پیام ها، هیچ پُستی به صد نفر هم نرسیده، حتا پُستی هم که یک هفته بر روی وبلاگ مانده صد نفر نیست. خُب ، بیش از نیمی از نام هایی که پیام گذاشته اند که قلابی ست، اگر دیگران تشخیص ندهند من که می فهمم، من هفت سال با این جماعت سروکار داشتم، یک خط که می نویسند من متوجه می شوم کار کیست. بیش از نیمی از نام های پیام گذاران جعلی است یعنی این که همان هفت هشت نفر هستند که سخت به زاد و ولد مشغول اند که در چند پیام هم گاف های بزرگی دیده می شود، باقی را هم که می گویید همه آنسه هستند، پس هواداران شما کجا هستند؟؟؟ محبوبیت تان کجاست؟؟
اگر پس از این مطلب، شمار پیام های وبلاگ شما ناگهان به رقم نجومی برسد، تقلب در پیام ها بیش از پیش آشکار خواهد شد.ر
*
من چرا باید بیایم در وبلاگ شما با نام جعلی پیام بگذارم؟ من هر آن چه را که بخواهم بگویم روی همین دلکده یا اپیزود با شهامت می گویم، نمونه اش را هم همین الان دارید می بینید. دلکده و اپیزود رسانه ی من هستند و من حرف هایم را در این دو رسانه عنوان می کنم. شما هم راحت باشید خانم گوگوش و حرف خود را با قلم دیگران ننویسید، الان خودتان وبلاگ دارید و نیازی ندارید که در رسانه های دیگر حرف بزنید. اگر از مهرداد گله دارید خودتان بیایید بگویید، بگویید مهرداد به من بد کرد، پول مرا بالا کشید، مرا تحت تسلط خودش داشت، اجازه نمی داد من با همکارانم تماس بگیرم، اجازه نمی داد من برای گفت و گو به تلویزیون بروم و حرف بزنم، خودش می رفت و به جای من حرف می زد، آهنگ هایش بد بود، هیچ کار مثبتی برای من انجام نداد ، هنگام گفت و گوی تلویزیونی به من توهین می کرد و ... این ها را خودتان بگویید خانم گوگوش! چه نیازی ست که هفت هشت نفر بی سواد این مسایل را به بدترین شکل ممکن بنویسند، با توجه به این که وقتی آن ها هم می نویسند باز به حساب شما گذاشته می شود و مسئول مستقیم اش شما هستید، خُب خودتان حرف بزنید که خیلی بهتر است.ر
*
این که می گویند فلانی و فلانی همان آنسه است، مسئول اش شما هستید. یعنی هر کسی از مهرداد حرفی بزند و از او حمایت کند، آنسه است؟ یعنی می خواهید بگویید مهرداد هوادار ندارد؟ خُب پس سکوت جایز نیست، خودتان این را بگویید. چرا هر کسی که به عنوان هوادار از شما انتقادی می کند بلافاصله اسم مهرداد در پیام های بعدی نوشته می شود؟ هوادار هم انتقاداتی دارد، قرار نیست که هوادار فقط هورا بکشد و قربان صدقه برود و غش و ضعف کند.ر
*
من در همین دلکده به مهرداد هم توصیه کردم که سکوت را کنار بگذارد و حرف بزند، اصلن سکوت کردن یعنی چه؟ مهرداد سکوت می کند و من وقتی حرف می زنم می گویند تحت تسلط مهرداد است!!!! مهرداد گفته این را بگو و آن را بگو!!! ببینید چه بساطی داریم ما؟؟!!! دراین زمینه اما کار حرفه ای را شهیار قنبری انجام می دهد، خودش می آید و در برنامه اش حرف اش را می گوید. حالا مهرداد رسانه ندارد، باید در جایی دیگر حرف بزند، شما که رسانه دارید چرا سکوت کرده ایدخانم گوگوش؟ اگر موافق سکوت هستید، چرا اجازه می دهید وبلاگ تان به توهین نامه تبدیل شود؟ هواداران شما نوشته اند که مهرداد پشت یک زن مخفی شده است!! خانم گوگوش! شما که پشت هفت هشت نفر مخفی شده اید!!! باز آفرین به مهرداد که پشت یک نفر مخفی شده و حرف هایش را به او دیکته می کند!!!!!!! ر
شهیار قنبری هشت ماه پیش گفته بود که کلماتم را از شما پس می گیرم، گفته بود از مهرداد هم پس می گیرم، آیا مهرداد یادش داده بود که چنین بگوید؟ یا لیلا ایمیل فرستاده بود؟؟ یا آنسه گفته بود؟ شما در گفت و گو با مجله ی جوانان، حرف های مهرداد را تکرار کردید، مهرداد به شما گفت حرف های مرا تکرار کنید؟ یا لیلا ایمیل فرستاد؟؟ هر کسی کار خودش را می کند، یعنی چه که این به آن یاد می دهد و آن به این!!!!ا
*
خانم گوگوش! خودتان بهتر از هر کسی می دانید که در این چند سال، هر کاری را که خودتان دوست می داشتید انجام دادید، هیچ کسی این قدرت را نداشت که نظرش را به شما تحمیل کند، هر آن چه دوست داشتید گفتید و هر آن چه می خواستید انجام دادید، پس چرا اکنون می خواهید گوشه ی دفترتان بنویسید: ر
ایمان بیاوریم به پایان فصل سرد / ایمان بیاوریم به آواز پرنده / خورشید در راه است
*
سلامت و سربلند باشید.ر
*
دوازدهم دی ماه 1387 خورشیدی